بدون تردید همین یکی ... !
|
|
خوب یادم هست که یکی از مطالب نوشته شده توسط من در سال گذشته موضوع آواره های خیابانی بود . این نوشته ها همان زمان هم حساسیت و واکنش بسیاری از خوانندگان نوشته هایم را از پی داشت .
صحبت از آوا ره های خیابانی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تصویری بود که هر روزه ما آن ها را می بینیم و حتی به دیدن شان عادت کرده ایم . یعنی مجبوریم که عادت کنیم . نوشته بودم همه ما در خانه هایمان آینه داریم و می خواهیم که در آینه هایمان تصویر خودمان را زیباتر ، بهتر و دلچسب تر ببینیم . در همان نوشته ها به این نکته اشاره کردم که خیابان گردها و آواره های خیابانی و دربه درهای اجتماعی ، آينه های ما هستند در خیابان های خیال ما اما در واقعیت های تصویر شهر و کشورمان .
یکایک آن ها ، ما و سرنوشت حقیقی مان را به شکل صریح تر و بی پرده تر در برابر چشمان خودمان قرار می دهند . حالا باید پرسش هر یک از ما از خودمان این باشد که چقدر به این آينه ها نگاه می کنیم ? آیا گاه به گاه تمیز شان می کنیم ? حتی جایشان را تغییر می دهیم تا زاویه ای دیگر خودمان را در آن ها ببینیم ?
هدف من از اشاره به این مطلب باز گفتن روابط اجتماعی نابسامانی بود که همگی ما را تهدید می کند . قصدم این بود که شاید با هم فکری یکدیگر بتوانیم تغییری در شرایط شان به وجود آوریم . حتی اندکی در کاستن از دردشان مفید فایده باشیم .
اما هیچ نمی دانم چرا اشاره به این مطلب خیلی ساده سبب شد تا عده ای به من بگویند چنین موضوعی چه ربطی به تو دارد ? مگر تو سیاستمداری یا قانون گذار یا مجری قانون ? نوشته بودم آواره های خیابانی مانند لکه هایی سیاه فزاینده ای هستند که چهره اجتماع مان را تیره می کنند ، مثل قارچ های سمی پیرامون ما رشد می کنند ، گرده می پراکنند و نه فقط تصویر ما را در آینههای خودمان کدر می کنند بلکه تنفس را هم غیر ممکن می سازند . عامل افزایش بیماری های لاعلاجی هم در سطح اجتماع هستند . نوشته بودم : شاید تک تک پزشک هایی که در این شهر مطب دارند یا کادر درمانی بیمارستان ها ، فروشندگان گياهان دارویی یا همان عطاری ها و شاید همه ما ها بتوانیم به سهم خودمان پیشنهاد ها یا توصیه هایی برای کاهش تاثیر یا مقابله های کوتاه یا بلند مدت با این ویروس ها و میکروب ها ( از دیدگاه پزشکی و نه اخلاقی و انسانی و اجتماعی ) ارایه بدهیم . درست مثل سیاستمداران ، اما توصیه های سیاستمداران هیچ وقت بلند مدت نیست فقط تا زمانی کار ساز است که آن ها بر سر کار باشند .
حالا از شما می پرسم این مطلب نوشته شده از سوی من چه اشکال یا اشکال هایی می تواند داشته باشد ? آیا مگرنه این که خود حقیقتی است مسلم ? پس چرا اطرافیانم را و خوانندگان مطالبم را حساس می کند ? آیا اگر فقط به نوشتن شوخی ها و مطالب هجو آلودي قناعت می کردم نه فقط همه راضی بودند بلکه مورد تشویق هم قرار میگرفتم ?! این میان گناه من آیا خیلی بزرگ بوده است ?! یعنی آن قدر بزرگ بوده که بزرگان را وادار کرده با اخم به من نگاه کنند یا حتی گوشه چشمی داشته باشند ? من متاسفم که سبب رنجش آن ها را فراهم کرده ام . مخلص همه شان هم هستم .
نظرات شما عزیزان:
|
جمعه 16 مرداد 1394برچسب:,
|
|
|
|
|